من و روزگار

ثبت خاطرات و اتفاقات زندگی

من و روزگار

ثبت خاطرات و اتفاقات زندگی

اتفاقات یکسال غیبت و تست بارداری مثبت

بعد از مدتها باز به نوعی دست به قلم بردم تا در مورد اتفاقهایی که در این یک سال غیبتم افتاده بنویسم.

قرار بر این بود که شش ماه بعد از اتفاقی که پارسال حدودا همین موقع برامون افتاد اقدام به بارداری بکنیم ولی نمیدونم چرا اینهمه مسایل ریز باعث شد تا الان یعنی تا ماه پیش این اتفاق نیفته. یکی دو ماه اول بعد از دوره نقاهتم بخاطر سهل انگاری گذشت یکی دوماه دوم بخاطر درمان عفونتم. یکی دوماه سوم بخاطر استرس حامد (که تو این دوماه بنا به پیشنهاد دکترم داروی تقویت تخمک مصرف کرده بودم که بخاطر استرس حامد زمانهای مهم رو از دست دادیم که منم منصرف شده دارو مصرف کنم و تصمیم گرفتم یه چند ماهی بدون دارو اقدام کنیم اگه نتیجه نداد دوباره تحت نظر دکتر باشم) ماه بعد ازون یه سفر داشتیم خونه خواهر حامد. تا رسیدیم به ماه پیش که خوشبختانه روز 23 ام دی ماه یعنی پنج روز پیش بیبی چکم مثبت شد ونتیجه تست بتا روز شنبه 104 بود که گفتن پایینه امروزم دوباره تکرار کردم که 779 بود. این دفعه قراره تا زمانیکه تایید نشده بارداری سالم و بدون نقصی دارم به کسی چیزی نگیم. ولی از خدا خواستم بهترین چیزها رو برامون رقم بزنه. اگه صلاح میدونه و اگه شایستگی بچه دار شدن رو  داریم بهمون فرزند سالم و صالح بده. انشاالله.

و اما خانواده م:

اول از پدرم میگم که روز به روز داره تلاشش رو برای از دست دادن اموالش بیشتر میکنه و حرف هیچ کس رو هم قبول نمیکنه که بیاد بشینه خونه و بیشتر ازین قرض بالا نیاره. مامانمم که با این کارهای بابام معلوم الحاله. از خدا خواستم مادرم در زندگیش رفاه و خوشبختی رو با تمام وجودش حس کنه. حسی که از بدو تولد مادرم تا الان باهاش غریبه ست.

داداشا هم که مشغول گسترش کارگاهشون هستن. یکیش داره کارگاه کابینت سازی میسازه. دوتای دیگه هم کارگاه پرورش ماهیان زینتی که فکر میکنم تا یکی دو هفته دیگه کار ساخت هر دو کارگاه تموم بشه. برای همشون آرزوی موفقیت دارم.

این بود خبرهای یکسال غیبت من.

پ.ن. کسی از نورای وبلاگ " آسمان صورتی زندگی من و حامد" سرغ نداره خیلی وقته نیست نگرانشم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.